تقدیم به افرادی که آگاهانه برای سلامتی خود و محیطِ افراد خود میکوشند و از توهمها و خُرافهها دوری میکنند:
تمام حقوقِ مادی و معنویِ نوشتهها برای "رقصِ آگاهی" محفوظ است. و استفاده یا بازنشر به هرشکلِ کتبی، صوتی، تصویری و... بدونِ ذکرِ منبعِ "رقصِ آگاهی" مشمولِ قانونِ "کارما"ست. از امانتداریِ شما سپاسگزارم.
عزیزانِ دنبالکنندهٔ رقصِ آگاهی، سلام بر شما.
خیلی از عزیزان، دربارهٔ جفتِ روحی، قُلِ روحی، دوقلوهای روحی، همزادِ روحی، جفتِ ازدواجی، تویینفلِیم Twin Flame و سُولمِیت Soul Mate پرسیده بودند. و من طبقِ تجربههای خودم، و طِبق دیدهها و شنیدهها و آموزشهایی که دیدهام حرف میزنم.
ما بهعنوانِ روح، در حلقهها یا رشتههای روحیِ بزرگ و کوچکی قرار میگیریم. که به این حلقهها، حلقههای روحیِ خانوادگی و دوستی و... میگویند. که با این افراد در خیلی از زندگیها بهدنیا میآییم. و درسهایمان را در کنارِ این افراد فرا میگیریم. و تسویه میکنیم. هیچکدام از این رابطهها مقدس و آنچنانی و... نیستند.
§ برای هرکدام از ما، تعداد زیادی گزینه برای ازدواج یا رابطه وجود دارد. بهجای فالگرفتن و پیشبینیکردن ببینیم که بهتر است فرد از چه حدود سنی ازدواج کند و وارد رابطه بشود.
§ و اینکه مهارتهای زندگی را یاد بگیرد. مهارتهای زندگی را یاد بگیرد. مهارتهای زندگی را یاد بگیرد... و بعد به بلوغ لازم که رسید وارد رابطه بشود یا ازدواج کند.
§ یک فردِ سالمتر هیچوقت از ترسِ بیشوهری و بیزنماندن و بدونیارماندن، ازدواج نمیکند و وارد رابطه نمیشود. همیشه قانون فراوانی بوده و هست.
فرد ناسالم با هرفرد ناسالمِ دیگری وارد رابطه میشود. و هم خودش را با انتخابهای اشتباهش اذیت میکند، هم دیگران را.
§ ازدواج، مدینهٔ فاضله نیست. کسی در ازدواج درمان نمیشود. بهتر نمیشود. فکر نکنیم ازدواج کنیم، خوب میشویم. ازدواج، جای درمان نیست. قبل از ازدواج باید درمان بشویم. ازدواج و رابطه جایی برای درمان نیستند. تمام خصلتهای منفی و عادتهای منفی، در زندگی متأهلی یا رابطه بدتر و نمایانتر و آزاردهندهتر میشوند.
§ ازدواج، رسیدن به آرزو یا آرزوها نیست. اگر آرزویی دارید، از قبل از ازدواج برای آرزویتان تلاش کنید و قدمهایتان را بردارید. و به آن برسید.
§ اغلب ازدواجهای زیر ۳۰ تا ۳۳سالگی اشتباه هستند. و بهتر است تا فرد این زمان را بگذراند. و این زمان را خرجِ مهارتآموزی، تحصیل، مهاجرت، کار و درآمد، مستقلشدن، رواندرمانی، آشناشدن، مدرکگرفتن، تجربهاندوزی و... کند.
§ در جلسههای درمانی، مسئلههای شما با یار یا همسر یا خواستگار یا نامزد یا ... تاحدِّ ممکن حلوفصل میشود. و مسیرِ ورود افرادِ بهتر به زندگیتان باز میشود، چه آن فرد جفت روحی باشد چه نباشد.
§ در میانِ مشتریها و مراجعانم، افراد متأهلِ زیادی را داشتهام که دنبالِ جفتِ روحی خود بودهاند. و از زندگیِ مشترکِ خود، ناراضی بودهاند. فکر میکردند که اگر با جفتِ روحیشان ملاقات کنند و ازدواج کنند، زندگیشان بهتر و بهتر میشود. اما لازم است بگویم که وقتی به زندگیهای گذشتهٔ فرد رجوع میکنیم، یا در جهانهای بالاتر میبینیم که جفتِ روحی یا جفتهای روحی با فرد بسیار دشمنی داشتهاند و هنوز هم دشمنی میکنند. یا اینکه هنوز فرصت نکردهاند تا ضربهای بزنند.
§ بهجای گشتن بهدنبالِ جفتِ روحی، لطفا رواندرمانی کنید. لطفا رابطهای که هماکنون دارید را سروسامان بدهید. وقتی ما نمیتوانیم از پسِ رابطهٔ فعلیمان بهخوبی بربیاییم، از پسِ رابطههای دیگر نیز نمیتوانیم بربیاییم.
اگر جفت یا جفتهای روحی، افرادی با روانِ ناسالم باشند، ضربههای بهشدت کاری و منفی به شما خواهند زد. اگر شما جفتِ روحیِ با آگاهیِ کمتر باشید هم ضربههای بسیار بد و منفیای به آن فرد خواهید زد. فردی که از نظرِ آگاهی و عقل و درک و شعور، پایینتر باشد، وابستهتر باشد مانند یک انرژیخوار عمل میکند. و هاله و انرژیهای مثبتِ فردِ تلاشگر و سالمتر را میبلعد.
§ بسیاری از جفتهای روحیِ ناسالم، جفتشان را جادو میکنند و میخواهند روی او تسلط و کنترل پیدا کنند.
همیشه گفتهام کسیکه شما را جادو کند، لایقِ شما نیست.
اگر کسی را جادو کنیم، ثابت کردهایم که لایقِ او و لایقِ عشق نیستیم. با خود صادق و شفاف باشیم.
§ بهدنبالِ مُنجی نگردید. جفتِ روحی و یا جفتهای روحی، مُنجی شما نیستند. اغلب چیزهایی که برطبقِ مُد میگویند درست نیست. جفت روحیتان وقتی بیاید، نور به زندگیِ شما نمیتابد. هرچهکه باشید، همان خواهید بود. با بودن و گشتنبا جفتِ روحی، هالهها و چاکراهای کسی به تعادل نمیرسد!
منتظر نباشید که جفت روحی بیاید و مشکلات شما را حل کند یا تنهاییتان را پُر کند. اگر هنوز با تنهاییتان کنار نیامدهاید. اگر حالتان با تنهاییتان بد است، هرکس بیاید، شما همچنان در نهان احساس تنهایی خواهید کرد.
خودتان تنهاییتان را با عادتهای سالم پر کنید. خودتان بهبلوغ برسید. خودتان همهکارهٔ خود بشوید. منتظرِ کسی نمانید.
§ اگر ازدواج کردهاید، هیچنیازی نیست که از همسرِ خود جدا بشوید و با جفتِ روحیتان ازدواج کنید. جفتِ روحی، یک کسیست مثلِ همین همسرتان. دربارهٔ جفتِ روحی، تخیل و تجسمهای توهمی نداشته باشید.
چه کسی به شما گفته است که بهدنبالِ جفتِ روحیتان بگردید؟ او بهدنبالِ چه بود؟ چهچیزی از زندگیتان میدانست؟ آیا فردِ خِردمندی بود؟ هیچکسی حتی از استادانِ والامقام به شما نمیگوید که از همسرت جدا شو و با جفت روحیات ازدواج کن.
اگر خودتان کموکاستیهایی دارید، کموکاستیهایتان را برطرف کنید. و زوجِ مناسبی باشید. از زوجبودن، از فردِ مقابل چه توقعهایی دارید؟ خودتان همانها باشید. نمیشود که خودتان کار نکنید بعد توقع داشته باشید طرفتان کاری و ثروتمند و آنچنانی باشد. نمیشود که خودمان هرزگی کنیم و توقعِ یارِ وفادار داشته باشیم. نمیشود که خودشیفته باشیم و توقعِ درکشدن داشته باشیم. نمیشود که خودمان حداقل ۲سال رواندرمانی نشده باشیم و توقعِ روانِ نسبتا سالمی از طرفِ مقابل داشته باشیم. نمیشود که خودمان به پدر و مادرمان وابسته باشیم و تا اسمِ مادر میآید رگِ غیرتمان بالا بزند و یارمان اولویت اول ما نباشد، بعد از همسرمان توقع داشته باشیم ما را بگذارد اولویتِ اولِ خودش و... .
§ جفت روحی، خودش پیدا میشود. و ممکن است هر نسبتی با شما داشته باشد: اما معمولا حضورِ پُررنگی دارد. صرفا حضورِ مثبت و سالم و مفیدی ندارد. حواستان جمع باشد. مبادا برای جفت روحیای که هیچ نسبتی با شما ندارد و در زندگیهای پیشین هم به او بدهیای ندارید، خرجِ خاصی بکنید. نه عاطفی، نه مالی، نه زمان، و... .
§ در دامِ "احساسِ آشنایی" نیفتید.
"وای! او را که دیدم، انگار که سالها بود او را میشناختم. احساس میکنم او بیشتر از هرکسِ دیگری مرا میشناسد. دوست دارم با او دردِدل کنم. دوست دارم با او نشستوبرخاست کنم. دوست دارم او همسرم باشد. دوست دارم او یارم باشد. دوست دارم با او رابطهٔ جنسی یا عشقبازی داشته باشم. دوست دارم او را ببوسم. دوست دارم همهجا کنارِ او باشم. دوست دارم همهکَسِ من باشد. او همهکَسِ من است. من جز او هیچکَسی را در زندگیام ندارم. خدا، او را برای نجاتِ من فرستاده است. هیچکس جز او نمیتواند مرا درک کند. از خانوادهام، از همسرم، از اطرافیانم بیزارم و فقط جفتِ روحیام را میخواهم. دوست دارم با او رفتوآمد کنم. و... "
"احساسِ آشنایی"، میتواند یک دام باشد. حواستان را جمعکنید. احساسِ آشنایی میکنید بعد وا میدهید. بعد تمامِ سپرهایتان را برای ورود او و انرژیهایش به زندگیتان رها میکنید. و بعد ضربه میخورید و ضربه میزنید. و همچنان زندگیبهزندگی این چرخه را تکرار میکنید.
§ جفتِ روحی، تمام احساسهای زندگیهای قبلی را در ناخودآگاهش دارد. و خودش را تکرار خواهد کرد. هرچه که بوده، همان خواهد شد. اگر بد بوده، باز احتمالِ بدبودنِ او بسیار زیاد است.
روحها، خود را تکرار میکنند. و در این زندگی هم خود را تکرار میکنند مگر... مگر... مگراینکه روح، پاکسازی کند. رواندرمانی کند. سالمتر بشود. و مسیر مفید جدیدی را دنبال کند.
در اسکنها و جلسهها درمانی، بسیار گفتهام و باز هم میگویم که روحها همیشه خود را تکرار میکنند. و این مِیل بهاینزودیها و بهاینراحتیها از بین نمیرود. و شما نمیتوانید کاری کنید که آن فرد به شما آسیب نزند؛ مگر اینکه خودتان، سالمتر و هوشیارتر و آگاهتر بشوید.
§ احساسِ بیتابی و بیقراری:
احساس بیتابی و بیقراری و غمِ شدیدِ شما برای پیداکردنِ جفت یا جفتهای روحیتان را درمان کنید. شِفا بدهید. مراجعانِ من (کسانیکه جلسههای خصوصی درمانی داشتهاند)، بیشتر از بقیه از این احساسهای بیخود و مزاحم رها شدهاند.
اگر بیتاب و بیقرار نباشید، و مدام هالهتان را با نگرانی، بیقراری و بیتابی و استرس و غم و.. پر نکنید؛ افرادِ بهتری به زندگیِ شما جذب خواهند شد. ممکن است آنها جفتِ روحی نباشند، اما افراد سالم و مفیدی برای زندگیتان خواهند بود.
اصرار برای پیداکردن و ازدواج یا رابطهبا جفت یا جفتهای روحی، بیشتر در روحهایی با روانِ بیمار یا در ناآگاهان دیده میشود: اختلال شخصیت مَرزی، اختلال دوقطبی، شخصیتهای توصیفی، و... .
§ شاید در زندگیهای قبلی، تعهدی دادهاید که شما را به جفتهای روحی متصل میکند. شاید جادوهایی کردهاید یا جفتهای روحیتان شما را جادوهایی کردهاند که باعثِ اتصالتان میشود.
لازم است هرنوع اتصال منفی را قطع کنید. و خود و دیگران را از این بندها رها کنید.
شاید در همهٔ زندگیها یا چندزندگی قولِ ازدواج به جفتهای روحی دادهاید، یا از آنها قولِ ازدواج و رابطه گرفتهاید. لازم است این قولها را بشکنید و رابطه را شِفا بدهید.
§ ما مالکِ جفتِ روحی یا جفتهای روحیمان نیستیم. آنها هم مالکِ ما نیستند. هرگونه برتریطلبی، مِیلبهتسلط و کنترلکردن و محدودکردن از علامتهای روح و روانِ بیمار است.
ما میتوانیم و این اجازه را داریم که وقتی مجرد هستیم، با هر فردِ مجردِ دیگری که میخواهیم و ما را میخواهد، ازدواج کنیم یا وارد رابطه بشویم. هیچکس اجازه ندارد ما را از رابطهٔ سالمِ دلخواهمان دور کند یا بترساند.
ما اجازه نداریم که جفت روحی یا جفتهای روحیمان را از رابطهای که میخواهند دور کنیم یا بترسانیم.
باز تکرار میکنم ما مالکِ جفتِ روحیمان نیستیم. اگر او مایل است با کسیدیگر ازدواج کند، بگذارید برود و راحت باشد.
§ هیچوقت به کَسی که از این مسئلهها خبر ندارد، اعلام نکنید که جفتِ روحیِ شماست. این خلافِ قانونهای معنویست. و شما یک خطاکار خواهید بود. و مشمولِ قانونِ کارما خواهید بود. آدمها خودشان باید ما را حس کنند، نه اینکه راه بیافتیم و آنها را با این چیزها بترسانیم. این کار واردشدن و تجاوزبه حریمِ شخصیِ دیگران است. و کارِ خطرناکیست.
اگر کسی گفت که جفتِ روحیِ شماست، واکنش نشان ندهید. و صبور باشید. و راههای ورودیِ زندگیتان را بهروی او ببندید. زیرا او قانونهای معنوی را نمیداند. و احتمالِ خطاکردنش هم بسیار زیاد است.
§ هیجان:
هیجان دربارهٔ جفت روحی و این مسئلهها، کار درستی نیست. هیجانهایتان را در نوشتههایتان و دفترتان بنویسید. و پاکسازی کنید. براساسِ هیجان و هیجانیشدن، کار مهمی انجام ندهید. با کسی واردِ رابطه نشوید. ازدواج نکنید.
§ مشاهدهگر خود و جفت روحیتان باشید:
براساسِ اینکه کسی جفتِ روحیِ شماست، با او ازدواج نکنید. چشمهایتان را بهروی این مسئله ببندید.
چشمهایتان را بهروی این مسئلهها باز کنید:
رفتارها، هیجانها، ضعفها، روش و سبکِ زندگیِ او، رفتارهای ناسالم، بیماریها، روش حل مسئله در زمانهای مشکل، نوع رفتارِ او در زمانهای سخت، عقدهها، وابستگیبه مادر یا پدر، شوخیها، بیحُرمتیها، نوع غذاخوردن و غذاهایی که میخورد، ورزشکردن یا نکردن، عادتهای ناسالم، نوع تفکر و نتیجهگیری، رفتاربا حیوانات، ولخرجیها، مصرف مواد یا قرص و... ، معنویبازیها و تظاهربه معنویبودن، منزویبودن، تظاهربه اجتماعیبودن با سندرومِ لاسِ بیقرار!، رواندرمانیشدن یا واکنشها به رواندرمانیشدنِ شما، از چه کسانی کمک میگیرد؟، با جنس مخالف چه برخوردی دارد؟ آیا به مادرش وابسته است و روی او غیرتی میشود و میخواهد جای حامی و پدر و شوهر را برای مادر یا خواهر پر کند؟، چه برخوردی با شما در خلوت و در اجتماع با شما دارد؟ آیا برخورد و رفتارش در هردومکان یکیست؟، آیا از شما سوءاستفاده میکند و میگوید که "نه اینطور نیست. تو اشتباه فکر میکنی."؟
و... .
به تمام این موردها و چیزهای بیشتر بسیار توجه کنید. و تمام اینها را در دفتر یا فایلِ وُردِ اَوتلوکِ خود بنویسید. و نگه دارید. و بعدا راجعبه آن با رواندرمانگر یا مشاورتان صحبت کنید. چون ممکن است دچار مکانیزهای فراموشی باشید که باعث بشود این چیزها را فراموش کنید. تمام اینها چیزهاییست که بعدا سرِ آنها زجر خواهید کشید.
رابطهها و ازدواجها اغلب با "احساس آشنابودن" و عشق شروع میشوند. و با این موردهایی که ذکر کردم به پایان میرسند.
§ اگر با جفت روحیتان ازدواج نکنید، هیچ بدبختی و نفرینی بهدنبالِ شما نخواهد آمد. از حرفهای توهمی و بیسروته ترساننده بهدور باشید.
§ جفتِ روحی و جفتهای روحی و ارتباطها، مقدس نیستند. رابطهها و افراد را مقدس جلوه ندهید.این توهمهای مقدسبودن را از زندگیتان بشویید.
§ رواندرمانگرِ یار، جفت روحی یا جفتهای روحیتان نباشید. صندوقچهٔ اسرارِ آنها نباشید. پادریِ آنها نباشید. اولویتِ پایینترِ آنها نباشید.
تلاش نکنید که جفتِ روحی یا جفتهای روحی یا یارتان را درمان کنید. شما رواندرمانگر و روانپژوه و روانپزشک و... نیستید.
سهم خود را در رابطه انجام دهید، ۲سال جدی روی خودتان... روی خودتان... روی خودتان کار کنید با کمکِ رواندرمانگرِ حاذق. اگر یارتان بهتر نشد، میتوانید از او جدا بشوید.
ما مسئولِ بدبختیها و نفهمیها و بدفهمیها و نِقونالهکردنهای دیگران نیستیم. ما تیمارستان و بیمارستان و معبد نیستیم. ما پرستار و دکتر و کاهِن و شِفاگرِ رابطه نیستیم. ما فقط یاریم.
و رابطه باید جایی امن و دوسویه برای استراحت، پیشرفت، صمیمیت، رابطهٔ جنسی، معاشقه، شوخیهای احترامآمیز، عشقورزی، بیشترشدنِ حالِ خوب و سالم و... باشد. نه مکان و جایگاهی برای اعصابخُردی.
§ با یار یا جفت روحیتان، بحثهای معنوی نکنید. معنویبازی در نیاورید. بگذارید رابطه فقط رابطه باشد.
از افرادی که بهشدت دنبالِ ناشناختهها و نداشتههای موهومشان هستند و نمیدانند دنبالِ چه هستند، فاصله بگیرید.
از یار، جفت روحی یا افرادی که معنویبازی در میآورند فاصله بگیرید. اینها همهچیز را میخواهند با این صحبتهای بیسروته حلوفصل کنند. رابطه هم مادیبودن میخواهد هم کمی معنوی بودیم. ما در جهانی مادی داریم زندگی میکنیم. و لازم است به زندگی و جسم و رابطهٔ مادیمان برسیم.
از توهمهای مُدِ روزِ "در این عصرِ جدیدِ طلایی بنشینیم و ۲۴ساعته مراقبه کنیم" و ... دور بمانید. اینها برایتان خواب و خوراک نمیشود. و درآمد و تجربه و سلامتی و خوشاندامی و مهارت و.. نمیشود.
§ نشانههای جفت روحیای توهمی و سمّی:
مدام در معنویات و توهمهای معنویت پرسه میزند. شغلِ مادی ندارد، یا مدام از مادیات اظهارِ تنفر میکند. به شغلهای معنویتر اظهار علاقه میکند. و میگوید که میخواهد در این راه خدمت کند. درصورتیکه انسانِ متعادل و سالم در هرشغل و حرفهای که هست، صادقانه و بالغانه و آگاهانه خدمترسانی میکند. کسبِدرآمد میکند. و نیازیبه از اینشاخهپریدن به آنشاخه ندارد.
نسخههای دزدی و پیدیاِفهای دزدی کتابها را دانلود میکند و از آنها کسبِ معرفت میکند!
در هاله و زندگیِ دیگران، فضولی میکند.
قانونهای معنوی را نمیداند.
اعتقاد دارد که با قانونِ عشق و بخشایش میتواند تمام "کارما"ها را بخرد و تسویه کند. ممکن است پول بگیرد و برای دیگران کارماسوزی هم بکند!
درپیِ قدرتیابی برای زمینزدنِ استادانِ معنویِ دیگر است.
در چتها و پستهای مجازی به هدایت و آگاهسازی و جوّسازی میپردازد. و بهمرور چتهایش تبدیلبه لاسزدن و سِکسچت میشود.
برای حلِ مسئلههای دیگران یقه میدراند، و برای حل مشکلات خود و خانوادهاش مانده است.
بابتِ کارهایش از دیگران پول نمیگیرد. مِهرطلب است.
وسواسِ فکریعملیِ شدیدی راجعبه موضوعاتِ معنوی و موضوعاتِ دیگرِ زندگیاش دارد.
اظهار میکند که ایگو ندارد! و منیت ندارد. و فارغ از بندهای مادی و زمینیست!
وظایفش را بهعنوان یار، همسر، والد و... انجام نمیدهد.
مسئلههای زندگی را حل نمیکند. رواندرمانی نمیرود. میخواهد همهچیز را خودش حل کند.
مدام تسبیح یا دستبند یا گردنبندِ فولانرژیکِ فلان سنگِ همسوییشده به دست یا به گردن دارد.
در موردِ معنویات، بهشدت بیقرار و بیتاب و بیصبر و بچگانه است.
مدیریتِ خشم بلد نیست.
مدام دنبالِ فال و فلانچیزِ فولانرژیک و مجسمهٔ بودا برای مراقبه و... میگردد. کنجکاویِ منفی دربارهٔ این مسئلهها دارد.
بهشدت به این مسئلهها ابراز علاقه میکند.
و در نهان بهدنبالِ قدرتگرفتن و قدرتیابی معنوی و روحانی و.. برای ادبکردنِ دیگران است.
میخواهد مُنجی بشود. آواتار بشود. به دیگران کمک کند. دنیا را نجات بدهد. مردم را نجات بدهد. یا اینکه از مُریدانِ مُنجیان و خودشیفتگانِ بزرگتر بشود.
چاکراهای هفت و ششِ بیشفعالی دارد. کمکم به توهمهای بیشتر و ازهمگسیختگیِ روانی، هذیانگویی، حملههای اضطراب، پانیک و... دچار میشود.
لباسهای هیپیطور میپوشد. و لباس رسمی و عادی معمولا نمیپوشد. عاشقِ توجهگرفتن از این طریقهاست.
عاشقِ افراد مثلامعنویِ دیگر میشود. و با آنها واردِ رابطه میشود. و رابطهاش را اساطیری و افلاطونی و... میداند.
مدام در مورد معنویات بحث میکند، جوری که اطرافیانِ سالمتر تهوع میگیرند.
فکر میکند برای رسالت خاصی به این دنیا آمده است. درصورتیکه هیچکس برای رسالت خاصی به این دنیا نیامده است. هرکس رسالتهای شخصی خودش را دارد. و گیرِ ضعفهای خودش است.
و... .
بقیه را شما بگویید.
§ عاشقشدن:
عاشقشدن بدونِ شناخت، یکنوع خودفریبی و دگرفریبیست. و اغلب عشقها، عشق اصیل نیستند، درواقع مریضی و بیماری روحی و روانی هستند.
عشق با شناختِ مستمر و صمیمیشدن در گذرِ زمان و طولانیمدت بهدست میآید. عشق به کسی شبیخون نمیزند. عشق، ویران نمیکند. عشق، آگاهی و شَفَقَت را بههمراه میآورد. عشق، باعثِ آسیبدیدن و آسیبزدن نمیشود. عشق، محدودبه این زمان و این مکان نمیشود. عشق، حُرمت دارد. و اگر در رابطهتان حُرمت نیست، احترام متقابل نیست، آزادیِ متقابل نیست، شما عاشق نیستید یا یارتان عاشق نیست یا هردو عاشق نیستید.
عشق با خود آزادی و آزادیدادن بههمراه میآورد. اگر یارتان را محدود میکنید، و خود را مالکِ او میدانید، شما عاشق نیستید. در توهمِ عاشقبودن هستید.
عشقهای افلاطونی، عشقهای با فاصلهٔ دور، عشقهای بیتابانه و سوزناک، رومِئووژولیِتبازی، عشقهای غمگینانه، عشقهای خشککننده و سودازا مانندِ عَشَقهای که بهدورِ گیاهِ دیگری میپیچد و آن را خشک میکند، عشقهای موازی و چندضلعی، و... همه بیماری هستند. و جلوی پیشرفتهای معنوی را میگیرند. و انسان را از تعادل خارج میکنند.
اگر فکر میکنید غیر از این است، به کار خود ادامه بدهید. و بعد از چندسال نتیجه را اِذعان کنید. نتیجه بسیار جالب خواهد بود.
برای شِفای خود و رابطههایتان، میتوانید به صفحهٔ رقصِ آگاهی در اینستاگرام پیام بدهید.
رقصِ آگاهی
جمعه، ۲۹اسفند۱۳۹۹. ۱۹مارس۲۰۲۱.
وبلاگِ رقصِ آگاهی:
RaghseAgahi.BlogSky.com
اینستاگرامِ رقصِ آگاهی:
Instagram.com/Raghse_Agahi
رقصِ آگاهی را در اینستاگرام جستوجو کنید: @Raghse_Agahi
#تَناسُخ #تَناسُخدرمانی #تَناسُخـدرمانی #بازگشتدرمانی #بازگشتـدرمانی #بازگشتدرمانی
#Reincarnation
#تولدـدوباره #پدیدهـبازگشتـروح #زندگیـپسـازـزندگی #زندگیپساززندگی
#ReBirth #PastLives #PastLive #Past_Lives #Past_Live
#درمانروح #درمانِروح #درمانـروح #روحدرمانی #روحـدرمانی
#Soul
#رقصِآگاهی #رقصِـآگاهی #رقصِآگاهی
#RaghseAgahi #Raghse_Agahi
#آگاهی #آگاهیـالهی #آگاهیـلهی #آگاهیِالهی
#خودشِناسی #خودـشِناسی #خودشِناسی
#خداشِناسی #خداشناسی #خداـشِناسی
#بُرونفِکنی #بُرونـفکنی
#سفرِروح #سفرروح #سفرـروح #سفرِـروح
#SoulTravel #Soul_Travel
#فَرافِکنی #فرافکنی #فَراـفکنی
#AstralProjection #AstralProjection
#پانیک #درمانـپانیک #درمانپانیک #پنیک #درمانپنیک #درمانـپنیک
#صَرع #درمانِـصَرع #درمانِصَرع
#غَش #درمانِغَش #درمانِـغَش #درمانِـغَش
#درمان #درمانکردن #درمانـکردن #درمانـکردن #درمانشدن #درمانـشدن #درمانـشدن
#درمانگری #درمانـگری #درمانـگری #درمانگر #درمانـگر
#درمانـباـانرژی #درمانباانرژی #انرژیدرمانی #انرژیـدرمانی #انرژیدرمانگر #انرژیـدرمانگر
#شِفا #شِفاگری #شِفاگری #شِفاـگری
#Heal #Healing #Healer #Healer #EnergyHealer #EnergyHeal
#Energy_Heal #Energy_Healing #Healing #Energy_Healer
#Cure #Energy_Cure
#مُغان #مُغ
#تعبیرِـخواب #تعبیرـخواب #تعبیرخواب #تعبیرِخواب
#رویا #رویابینی #رؤیابینی #رؤیا #رؤیابینی #رؤیابینی
#Dream_Interpretation #Dream #Dreams
#Lucid_Dream #Lucid_Dreams
#LucidDream #LucidDreams
#خوابدرمانی #خوابـدرمانی #درمانِخواب #درمانبارؤیابینی
#جفتِروحی #جفتـروحی #دوقلوهایروحی #قُلروح #روحهایدوقلو
#سولمِیت #سولـمیت
#SoulMate #Soul_Mate
#تویینفلِیم #تویینـفلِیم #شعلهدوقلو
#TwinFlame #Twin_Flame
#همزمانی #همزمانی #پدیدهٔهمزمانی
#رواندرمانی #رواندرمانی
#PsychoTherapy
درود
در دنیایی ورود کرده ای که تعلقی بدان نداری . نه چشم دیدن دنیایی فرا تر از دنیای انتزاعی خوداگاه داری نه قلبی برای حس کردن آن. خودت نوشته هات را بخوان میفهمی که آدمی هستی که کاملا در کاری که در آن ادعای علم میکنی کاملا شکست خورده ای . درسته ،گشتن دنبال جفت روحی یک حماقت بزرگ است اما تو یه جمله خوب هم راجبش نگفتی.چون شاید توهم برخورد با جفت روحی را داری یا یه جفت روحی افتضاح . آخر کار را بهت بگم .تو هر آدمی یه موجودی زندگی میکنه .موجودات متفاوتند و اگر عنان کار به دستش بدی تو ماتریکس فرو میری مثل اکثریت جامعه. اگر تو زور بشی بد که نسبت بلکه در زمینه های مادی و گاهی معنوی قدرت به همراه میاره . ضمنا پیمودن راه زندگی عشق لازم داره . عاشق هم غنی مادیه هم معنوی و کوه ها هم نمیتونن متوقفش کنن.تو نه موجود درونت برای این کاره که ممکنه یه پل بشی برای ورود موجودات بد به زمین هم عده زیادی را به چاهی بکشونی که خودت افتادی توش چون عاشق هم نیستی . یعنی نه سخت افزارش را داری نه نرم افزارش.پس بکش کنار .
خوش به حال شما که عاشق هستید!




من ادعای علم نداشتم.
نوشتهٔ شما سرشار از عشقه؟
من رو میشناسید؟ چه جالب
موجود درون؟ :)
ماتریکس؟ :)
بله دیدم کوهها نتونستن خیلیها رو متوقف کنن :))
سختافزار و نرمافزار :-/
منتظر بودم شما بگی :-/
ماتریکس رو که گفتید، دوزاریم افتاد با چه فردی روبهرو هستم. برام مهم نیست چی فکر میکنید.
این نوشته برای نجاتدادنِ کسانیه که به جای اینکه با آدمهای سالمتر نشست و برخاست کنن، به دنبال توهمی به نام جفت روحی میرن. و از ازدواج و رابطههای سالمتر بیرون میآن و دل به گرگهای هار میبندن.
این نوشته برای اونهاست. نه شما و امثال شما.
شما تو گود هستی، ما عملکرد شما و امثال شما رو داریم نگاه میکنیم برای هفت پشتمون بسه.
همین که ادب و معرفت نداری دلیلیه برای اینکه دیگه جوابت رو ندم. چون درکت در حد ماتریکس و چرتوپرتهای مثلامعنویایه که آدمها رو به جای خودشناسی و کمکگرفتن از متخصصین و درمانهای روانشناختی به سمت توهم و شِرووِرّ میکشونه.
لطف کن برو جایی که برات دعوتنامه فرستادن.
بدیش اینجاست که مریضترها به رواندرمانگر مراجعه نمیکن و همهجا اظهار فضل میکنن و صورتِ موجهی به خودشون میگیرن و باعثِ اذیت و آزار بقیه میشن. و دوست دارن عقایدشون رو به دیگران فرو کنن. و اصلا متوجه آسیب شدیدی که به روان و زندگی بقیه میزنن نیستن.
:)
.
دوست عزیزی که ممکنه یروزی این مطالب بخونی ،
شک کن به همه چیز ودنبال جواب تمام سوالهات فقط در درون خودت باش چون امکان نداره سوال وشک وشبه ایی درذهنت بوجودبیادکه همزمان جوابشم دراختیارت قرارداده نشده باشه !
ماباچراغ ونور راهنما به این دنیااومدیم وچطورممکنه ما که ذره ای از منشاذات الهی هستیم وایمان داریم به این موضوع راهمون گم کنیم !!
هرمطلبی باقلم ذهن متفکری که هنوز درگیرآزمون وخطاست وفقط نوشخوارهای ذهنیش رو چرک نویس کرده نوشته شده ودرسطح همون ذهن واگاهی هست حالا یابالاترویا پایین تر،سطحی ویاعمیق،درست یاغلط مربوط به یافته ها وجهان اون آدمه نه بقیه !
هرآدمی بایدمسافردنیای درونیه خودش باشه و استفاده ازتجربه دیگران مثل تجربه بهشت وجهنمیه که نه کسی دیده نه کسی شنیده وفقط برای پیشبرد مقاصد و…بشری هست،
ازهرچیزی که ردی ازترس بردل وروح وروانت باقی میذاره دوری کن چون کسی که خیرخواه واقعی باشه درنوشته هاش نیمه روشن وجودیش نمودپیدامیکنه نه نیمه تاریک وسرخوردش،
تاحقیقت وجودی خودت پیدانکردی اونم باپاها وچشمهای خودت ،دست از کشف کردن برندار
نورحق پشت وپناهت
من انتظاری ندارم کسی که از این مسائل و مسائل روانشناختی و پنهانی سرش نمیشه، نظر درستی هم داشته باشه!
همه هم خودشون رو متخصص میدونن.
اینجا زمینه و جهان فیزیکی و تاریک
و گلوبلبلی اینجا وجود نداره.
معلمان و افراد مثبتاندیش میخوان این جهان رو عالی نشون بدن و از وجه تاریک خودشون فراری هستن و در انکارش!
اما من شناخت و تعادل هر دو وجه رو ترجیح میدم به مثبتاندیشی و نابینایی!
هرکسی از ظن خود شد یار من
ما با سیلی از آدمهایی مواجه هستیم که توسط جفتِ مثلاروحیشون بهشون تجاوز جنسی شده
کی میخواد جواب این بیحرمتی و آسیب به جسم و روان مراجعان رو بده؟
کدوم آدمی مدعی شده بوده که این عمل و تجاوز باید انجام بشه؟
واضح تو ضیح دادم در مطلب که از کجا آغاز میشه و به کجا میرسه
دیگه هرکس خواست میفهمه هرکس هم نخواست مختاره که نفهمه.
آگاهی و ناآگاهی در هر صورت بها داره.
متن شما خطاهای شناختی زیادی داره. چون شما دچار این خطاهای شناختی هستید.
و دیگران رو دچار سردرگمی و خطاهای شناختی میکنید.
اگر اطلاعاتی راجعبه خطاهای شناختی ندارید، لطفا با رواندرمانگرتون (که گمان نمیکنم داشته باشی) صحبت کنید یا در اینترنت و کتابها جستوجو کنید.
۱. به دنبال جوابهات فقط در دون خودت باش
کسی که هویت و شخصیت انسجامیافتهای نداره، یا دچار اختلالهای روانی باشه درک درستی از خود و از درون نداره.
جوابگرفتن از درون پیشنیازهایی داره که همه ندارن و با تمرین و مداومت و تکرار میتونن کمکم وارد مقولهش بشن
و البته نیاز به سلامت نسبی روان داره
مشاوره همیشه و همهجا میتونه اثربخشی مثبت داشته باشه و کار عاقلترهاست.
و شما توصیه میکنید به فاصلهگرفتن از دیگران و تکیهکردن کامل به خود. که همین میشه آدمها مهملهای ذهنی میبافن برای خودشون.
مثل این که کسی از انتخاب همسر سر در نیاره، نره مشاورهٔ پیش از ازدواج و بره یه شخص نامناسب رو انتخاب کنه و خودش و دو تا خانواده رو بدبخت کنه
کلا کسانی که میگن خودت همهکاره باش، خودشون هیچکاره هستن و ادعای علامهٔ دهر بودن هم دارن و تکلیف روانشون معلومه
۲. امکان نداره سوال وشک وشبه ایی درذهنت بوجودبیادکه همزمان جوابشم دراختیارت قرارداده نشده باشه !
هرکسی امکان دستیابی به جوابها رو نداره. چون باید مراتب آگاهی رو کمکم طی کنه و در مرحله فقط در حد آگاهیش میتونه درک کنه و بفهمه، نه بیشتر.
مثل این میمونه که به بجه اول دبستانی بگی همه جوابها در درونت هست گیجش کنی. در صورتی که اون هنوز الفبا رو هم بلد نیست و آمادگی فهم درسهای سنگینتر رو نداره
پس انتظار بیجایی از آدمها دارید.
۳. ما باچراغ ونور راهنما به این دنیااومدیم وچطورممکنه ما که ذره ای از منشاذات الهی هستیم وایمان داریم به این موضوع راهمون گم کنیم !!
چهطور افراد معتاد میشن یا راهشون رو گم میکنن؟ همونجوری!
: )
سردرگمی و گاهی درجازدن و جوابنداشتن و مبهمبودن آینده و ندانستن و... جزئی از زندگی و ماست. و در هر مرحله از سفر زندگی ممکنه باهاش مواجه بشیم.
شما از انسان، توقع انساننبودن و پرفکت بودن و کمال و... دارید.
۴. هرمطلبی باقلم ذهن متفکری که هنوز درگیرآزمون وخطاست وفقط نوشخوارهای ذهنیش رو چرک نویس کرده نوشته شده ودرسطح همون ذهن واگاهی هست حالا یابالاترویا پایین تر،سطحی ویاعمیق،درست یاغلط مربوط به یافته ها وجهان اون آدمه نه بقیه !
آگاهی و تجربه و توصیههای مراتب بالاتر، نشخوار ذهنی نیست. و ربطی به ذهن ندارد.
بله. هرکس هم که کامنت میگذاره و نظر میده ما بخش نشخوارهای ذهنیش توجه میکنیم، از جمله خودِ شما!
۵. هرآدمی بایدمسافردنیای درونیه خودش باشه و استفاده ازتجربه دیگران مثل تجربه بهشت وجهنمیه که نه کسی دیده نه کسی شنیده وفقط برای پیشبرد مقاصد و…بشری هست،
سفر هرکس مخصوص خودشه. اما قوانین طبیعت و کاینات و جهانها برای همه یکسانه.
هم آگاهی بها داره و تبعات داره، هم ناآگاهی و ندانستن. محض اطلاع گفتم!
نمیشه هر چیزی رو تجربه کرد و هربهایی رو داد.
۶. ازهرچیزی که ردی ازترس بردل وروح وروانت باقی میذاره دوری کن چون کسی که خیرخواه واقعی باشه درنوشته هاش نیمه روشن وجودیش نمودپیدامیکنه نه نیمه تاریک وسرخوردش،
تاحقیقت وجودی خودت پیدانکردی اونم باپاها وچشمهای خودت ،دست از کشف کردن برندار
مثبتنگری بیمارگونه و سمی.
انکار بخشهای تاریک وجودد خود.
فرافکنیِ ناآگاهی و نادانستگی و ترسهای وجود خود روی نویسندهٔ متن جفت روحی؛ یعنی من
: )
در بیخبری به سر بُردن از درونیات خود و ناخودآگاه خود
و اظهار فضل بیمورد
ربطدادن و مخلوطکردنِ سفر قهرمانی و شخصی با فرافکنیهای خود
نتیجهگیریهای صدمن یکغاز
پیچاندن مطالب معنوی و روانشناختی و مثبتنگری و مطالب زرد با هم
ترس اصیل یه احساس سالمه و با وجود ذات منفیش، میتونه باعث نتیجهٔ مثبت برای ما بشه. و روح رو از خطرات دور کنه و باعث بقای سالم و.. باشه
و در آخر اینکه از «دوست عزیزم» و «نورحق پشت وپناهت» استفاده کردید تا مخاطب رو بهنوعی با خودتون همراه کنید. و خودتون رو دوست و خیرخواه نشون بدید.
و خیال میکنید بقیه احمق هستند.