رقصِ آگاهی

رقصِ آگاهی

باز‌گشت‌درمانی (‌تَناسُخ‌)‌، درمان‌با انرژی‌، رِی‌کی‌درمانی‌، پاک‌سازی و دفع سِحر و تسخیر، ریشه‌یابی و بررسی مسئله‌ها‌، فرا‌روان‌شناسی و‌...
رقصِ آگاهی

رقصِ آگاهی

باز‌گشت‌درمانی (‌تَناسُخ‌)‌، درمان‌با انرژی‌، رِی‌کی‌درمانی‌، پاک‌سازی و دفع سِحر و تسخیر، ریشه‌یابی و بررسی مسئله‌ها‌، فرا‌روان‌شناسی و‌...

بررسیِ خطِّ زندگی‌های آقای ایلان ماسک




بررسیِ خطِّ زندگی‌های آقای ایلان ماسک‌:

 

 

تمامِ حقوقِ مادی و معنویِ این نوشته و مطالب متعلق به من‌؛ "‌رقصِ آگاهی‌" است‌. و هر‌گونه کُپی و انتشارِ بدونِ ذکرِ منبع‌، مَشمولِ قانونِ "‌کارما‌"‌ست‌. و من هم خیِّر و بخشنده و قِدیس نیستم‌. و همیشه حقم را می‌گیرم‌.

: )

 

 

 

 

نکته‌:

راجع‌به این تَناسُخ‌ها چیزی از من نپرسید‌. اصلا خوب بر‌خورد نمی‌کنم‌. وقت و حوصله و انرژی ندارم که به سؤالاتِ شخصی جواب بدهم‌.

چرا باید روزی حدِّ‌اقل از ۱‌ساعت و نیم تا ۳ ‌ساعت جوابِ کامنت‌های غیرِ‌کاری و رِزرو‌نشده را بدهم‌؟

سؤالاتِ شخصی‌تان را فقط در جلسه‌ای که رِزرو کرده‌اید بپرسید‌.

 

اگر پویِش‌ها را دوست داشتید‌، لایک کنید و با ذکرِ منبع انتشار بدهید‌.

 

 

من هم مثلِ شما هر‌روز با موجی از احساس‌های مختلف رو‌به‌رو می‌شوم‌.

نسبت به اتفاقاتِ این‌روز‌های سر‌نوشت‌ساز حساس هستم‌. پِی‌گیر هستم‌. دل‌نگران هستم‌. دل‌آشوبه می‌شوم‌.

روزی چند‌دفعه گریه می‌کنم و حالم بد می‌شود‌.

ساعتِ ۹ تا ۱۱‌شب گلو‌درد دارم‌، از بس داد می‌زنم این روز‌ها‌. صدایم دو‌رگه شده است‌.

کارِ اولم تقریبا از بین رفته است‌. زندگیِ معمولی‌ام دچارِ مشکل شده است‌. در‌آمدم دچارِ مشکل شده است‌. و هیچ‌چیز سرِ‌جای خودش نیست‌.

برای انجامِ کار‌های انرژیکی احتیاج‌به انرژیِ خوب و خلوت و خوشحالی دارم‌. که این‌روز‌ها اصلا ندارم‌. با حالِ بد که نمی‌توانم روی کسی کار کنم‌.

بانکِ عاطفی‌ام به‌شدت تخلیه شده است و من هیچ‌امیدی ندارم که به کسی بدهم‌. هیچ‌امیدی‌.

بارِ اضافی روی دوشِ من نگذارید‌. من از کسانی‌که بارِ اضافی روی دوشم بگذارند و رعایتِ حال و حریمِ مرا نمی‌کنند‌، فاصله می‌گیرم‌. برایم مهم نیست که از من بد‌شان بیاید یا هم‌چُنان خوش‌شان بیاید‌. کارم را انجام می‌دهم‌، وظیفه‌ام را انجام می‌دهم و ردّ می‌شوم‌. با آدم‌هایی که رعایتِ حالِ مرا نمی‌کنند‌، نمی‌مانم‌. اجازه نمی‌دهم با من این‌گونه رفتار کنند‌.

خِیر پیش‌.




 

 

 




 


این زندگی‌:

بُرون‌گرا‌. جذّاب‌.

مبتلا به اختلالِ نقصِ تمرکز‌، بدونِ بیش‌فعالی‌. به‌علتِ ترشحِ زیاد‌از‌حدِّ صفرا و عنصرِ آتش‌.

با‌هوش‌. هوشِ سیاه ندارد‌. اما جَلَب و حَریص است‌. به‌خٌصوص حَریصِ پول‌.

گاهی به‌سادگی فریب می‌خورَد‌. دل‌رَحم‌.

از او سوء‌استفاده‌های زیادِ جنسی‌، مالی و اعتقادی شده است‌.

خدا‌پرست نیست اما در دلش احساسِ خَلأ پرستش و روابطِ صمیمانه‌ای با خدا دارد‌. از پرستش و داشتنِ مأمنِ درونی خجالت می‌کشد‌. از مسخره‌شدن و قضاوت‌شدن در این موارد می‌ترسد‌.

 

گاهی در تنهایی گریه می‌کند‌. زخمِ عشقی بسیار خورده است‌.

از ته دل عاشق می‌شود‌.

 

آپولوی ذاتی‌.

 

چاکرای ریشه‌ای (‌استخوانِ خاجی‌) و چاکرای جنسی و نافی بسیار قوی و بزرگ و اُستوار هستند‌.

 

اهلِ طبّ‌های سنتی و قدیمی هم هست‌. و از محصولاتِ آن استفاده می‌کند‌. امّا این تقویتِ بُنیه و بدن را از دیگران مخفی می‌کند‌. شاید جین‌سینگ و مُکمل‌های طبِّ چینی را مصرف می‌کند‌. محصولات و اثراتی از طبّ‌های سنتی در بدن و هالهٔ او به‌وضوح دیده می‌شود‌.

او سالم است و کم مریض می‌شود‌. اما از ابتدا سالم نبوده است‌. سال‌هاست که روی خودش و سلامتی‌اش سرمایه‌گُذاری می‌کند‌. و کمتر کسی از این موضوع با‌خبر است‌.

 

مؤدب نیست‌. اما ادب‌، فرهیختگی‌، دانایی‌، و رویکرد‌های مثبت را دوست دارد‌. اما خجالت می‌کشد که این‌گونه باشد‌.

در نهان عاشقِ کسی می‌شود که دخترانه‌، مؤدب‌، بازیگوش‌، کمی لوس یا ناز‌دار‌، و معصومانه و کمی هم نیاز‌مندِ کمک باشد‌.

اما در ظاهر فکر می‌کند عاشقِ کسی می‌شود که بسیار زیبا‌، زنانه‌، همه‌فن‌حریف‌، زبان‌باز‌، نمایشی‌، بسیار‌شَهوانی و سِکسی و‌... باشد‌؛ زنانِ به‌اصطلاح آفرودیتی (‌آفرودایتی Aphrodite‌)‌. اما او به‌هر‌صورت از این زنان آسیبِ بسیاری خورده است و باز‌هم آسیب می‌خورَد‌. حتّیٰ او را از درون تُهی و تخریب می‌کنند‌؛ تخریبِ شخصیتی و تخریبِ مَردانگی‌.

او دوستانِ خوبی نداشته و ندارد‌. با این‌حال احساسِ تنهایی نمی‌کند‌. زمانش را با فعالیت و کار و شغل و ورزش و تفریح و بازی و نوشتن و جمع‌آوریِ اطلاعات و‌... پُر می‌کند‌. تا به چیزی احتیاج نداشته باشد‌. دوست ندارد وابسته باشد‌.

بسیار متفکر‌.

از فکر‌کردن و کار‌کردنِ زیاد‌، انرژی می‌گیرد‌.

دوست دارد به مردمِ عامه کمک کند‌. اما همیشه موفق نیست‌. چون مشاورانِ درستی ندارد‌. هر‌کسی کنارِ او هست‌، به‌فکرِ منافعِ شخصی است‌.

رسالتِ غیر‌شخصی‌: رو‌کردنِ دستِ مافیا و متخلفانِ مالی‌، اجتماعی‌، سیاسی و‌... .

رسالتِ شخصی‌: وفا‌دار‌ماندن به کسی که به ایلان ماسک وفادار است‌. نه به دیگران‌.

او استادِ معنوی و مشاورِ معنوی تا‌به‌حال نداشته است‌. اما با آسترولوژِر‌های هدایت‌نشده‌ای در تماس و مُعاشرت است‌. و اغلب در زمینهٔ اخلاقی به او مشاوره‌های اشتباه می‌دهند‌.

او حواس‌جمع است‌. بلد است که حالِ خودش را خوب کند‌. بلد است که با رسیدگی‌کردن حالِ بقیه را خوب کند‌. او از مراقبت‌کردن از دیگران لذت می‌بَرد‌. و شاید همین مسئله و بلد‌بودن باعثِ جذابیتِ درونیِ او شده است‌.

در کُلّ ذاتِ خوبی دارد‌.

در بینِ دوستانش هیچ‌کَس سَر‌سِپُرده و دوستدارِ واقعیِ او نیست‌. کَسی حامیِ او نیست‌. و اگر مریض بشود یا پول‌هایش را از دست بدهد‌، هیچ‌کَس او را یاری نخواهد کرد‌. او باید چهار‌چشمی مواظبِ خودش و زندگی‌اش باشد‌. و همیشه راهِ فراری برای خود باقی بگذارد‌.

در مسائلِ مالی نباید به او تکیه کنید‌. نباید دنباله‌روی او باشید‌. او به مشاوره‌های مشاورانِ نا‌به‌خِردی گوش می‌دهد که فقط به فکرِ سودِ کوتاه‌مدتِ فردی و شخصی هستند‌، نه بیشتر‌.

 

او به هیچ‌کَس و هیچ‌چیزی احساسِ تعلق نمی‌کند و امید‌وار است روزی این احساس را به دست بیاورد‌.

او آشنایی با استادانِ معنوی را در طالعِ خود دارد‌. و می‌تواند در همین‌زندگی آن‌ها را ملاقات کند‌. او شرایطِ ویژه‌ای برای این ملاقات‌ها دارد‌.

او به نوشتن علاقهٔ بسیاری دارد‌. از خواندنِ کتاب و نوشته‌ها لذت می‌بَرد‌. خاطراتش را ثبت می‌کند‌. ایده‌ها و دریافت‌هایش را ثبت می‌کند‌. مراقبه می‌کند‌. از این‌که دیگران بخش‌های لطیف و حساس و مثبتش را بشناسند‌، احساسِ مُعذب‌بودن می‌کند‌.

عاشق‌پیشه و وفادار است‌. وقتی کسی به او خیانت می‌کند‌، او را لو نمی‌دهد‌. و سعی می‌کند راز‌دار باشد اما خودش آسیب می‌بیند‌.

 

شادمان‌رو و خنده‌رو است‌. اما از ته دل خوشحال نیست‌. سعی می‌کند خودش را شاد نشان بدهد تا به بقیه هم روحیه بدهد‌.

رابطهٔ خوبی با دُونالد ترامپ ندارد‌. اما سعی می‌کند پشتِ او بایستد‌. تمامِ اطرافیانِ او با دُونالد ترامپ ضدّ هستند‌.

 

او بازیگوش و اهلِ بازی و سرگرمی است‌.

بچه‌ها را دوست دارد و با آن‌ها بازی می‌کند‌.

 

از فانتزی‌های کثیفِ جنسی خوشش نمی‌آید اما اجازه داده است که با او بد‌رفتاریِ جنسی کنند‌. و از این‌قضیه پشیمان است‌. اما ممکن است جرئت نکند که جلوی این‌کار را بگیرد‌.

وقتی از کسی حمایت می‌کند در نقشِ نجات‌دهنده و حامی فُرو می‌رود‌. و این‌کار بسیار خطرناک است‌.

سخت تمرکز می‌کند و سخت هم تمرکزش را از دست می‌دهد‌. در تمرکز‌ها او بهترین‌دستاورد‌ها را دارد‌.

بهتر است حرفِ اول و آخر را خودش بزند‌، نه دیگران‌. هر‌وقت کنترلِ زندگی و زبانش را به دیگران می‌دهد‌، زندگی و کار‌هایش را به گند می‌کشند‌.

 

مشاورِ خوبی نیست‌، و نباید به مشاوره‌هایش گوش داد‌.

 

کم‌حوصله است‌. زود نا‌اُمید می‌شود‌. کَلافه می‌شود‌.

و با تنهایی و فعالیت‌های فردی حالِ خودش را خوب می‌کند‌.

 

گاهی بسیار حَرّاف می‌شود‌.

با ایده‌ها انرژی می‌گیرد‌.

ایده‌ها با او صحبت می‌کنند‌.

 

تخیلاتِ او عاشقانه و لطیف هستند‌. بدونِ فانتزی‌های لطیف نمی‌تواند زندگی کند و دوام بیاورد‌. ولی کسی از این قضیه اطلاع ندارد‌. او هیچ‌وقت این لطافت را نشان نمی‌دهد مگر در آینده که شاید با شخصِ مناسبی دوست بشود یا ازدواج کند‌.

او ازدواج را دوست دارد‌. اما کسی که بخواهد با او ازدواج کند را هنوز نیافته است‌. او این خلأ را به‌خوبی حسّ می‌کند اما بُروز نمی‌دهد‌. در نهان ازدواجِ رسمی و وفاداری و تعهد را دوست دارد‌.

 

اطرافیان به‌دنبالِ سوء‌استفاده‌های مالی و سیاسی و‌... از او هستند‌. و نامِ او را به‌کَرات به گند کشیده‌اند و می‌کشند‌.

 

او گاهی خواب‌های صادقانه‌ای می‌بیند که آن‌ها را یاد‌داشت می‌کند‌. دربارهٔ خواب و رؤیا و تعبیرِ خواب کتاب‌ها و مطالبِ زیادی خوانده است‌. عاشقِ سفرِ‌روح است‌. و گاهی این تجربه را داشته است‌. از این‌که دنیای دیگری وجود دارد که از این‌دنیا حقیقی‌تر است‌، بسیار مَشعوف می‌شود‌.

 

او از این هم معروف‌تر و محبوب‌تر خواهد شد‌. و بهتر است در انتخابِ دوست و مشاور و یار دقت کند‌. تا کمتر زمین بخورَد‌.

احتمالِ تِرور از دوستان و سرمایه‌گزاران بسیار زیاد است‌. او باید چهار‌چشمی مراقبِ اطرافیان و حرکاتِ آن‌ها باشد‌. و هیچ‌وقت الکل نخورَد‌.

 

خوابِ آرامی ندارد‌.

 

رنگِ غالبِ هاله‌: آبیِ آسمانیِ غلیظ‌. که باید از این غلظت کم کند‌.

با رگه‌های صورتیِ زیبا که امید‌بخش و گرما‌بخشِ قلبِ او هستند‌.

 

 

 

 

 


چند زندگیِ پیشین‌:

 

 

 

 


حدود ۱۰۰‌سال پیش‌. ژاپن‌.

ایلان ماسک‌: مَرد‌. حدودِ ۳۸‌سال عمر‌. سالم‌. دَلّال‌. تاجر‌. قدِ متوسط می‌بینم و چهره‌ای نسبتا جذاب‌. از خانواده‌ای معمولی‌. مجرد‌. حتّیٰ دوست‌دختر هم نداشت‌. ثروت‌مند‌. بدونِ بچه‌. دختری را دوست داشت که منتظر بود به او برسد‌. اما رقیب او را کُشت و با دختر ازدواج کرد‌. دختر‌، او را دوست نداشت‌. و اصلا از کُشته‌شدنِ او ناراحت نشد‌. حدودِ ۱۷‌سال از ایلان ماسک کوچک‌تر بود‌.

: ))))

شهیدِ راهِ عشق‌و‌عاشقی‌! 

گفتم که خیلی عاشق‌پیشه و رمانتیک است‌!

عاشقِ آدم‌های اشتباه می‌شود‌.

 

 

 


حدودِ ۵۰۰‌سالِ پیش‌. آفریقا‌.

ایلان ماسک‌: اروپایی‌. فرانسوی‌. ساکنِ آفریقا‌. سفید‌پوست‌. سُرخ‌و‌سفید‌. چهره‌ای نا‌زیبا‌. پوستی شبیه جُذامی‌ها‌. اما جُذامی نبود‌. خانوادهٔ ثروت‌مندش او را به آفریقا فرستاده بودند تا آن‌جا کارگری کند و زود‌تر بمیرد‌! و یک اِرث‌خور کم بشود‌.

عمرِ حدودِ ۲۵‌سال در جسمی که پوستِ نا‌زیبا داشت‌.

بعد یک‌شب به‌صورتِ غیرِ‌ارادی و با تلاش و تصمیمِ مسئولانِ روحی‌اش‌، اتفاقِ تقریبا‌نادری افتاد‌. واردِ یک جسمِ زیبا شد‌. انگار که دوباره متولد شده باشد‌.

باز‌هم در یک جسمِ سفید‌پوست‌، در فرانسه‌. اما این‌بار زیبا بود‌. یک مردِ زیبا‌.

یعنی هم‌زمان در دو‌جسم بود‌. در جسمِ نا‌زیبا و در جسمِ زیبا‌.

وقتی باز در فرانسه جسم گرفت‌، تاجر شد‌. به‌سراغِ خانواده‌اش رفت و آن‌ها را از لحاظِ مالی نابود کرد‌.

در ۴۶‌سالگی در جسمِ جدید ماند‌. و بعد ترکِ کالبد کرد از هر دو کالبد‌.

این دو زندگیِ به‌هم‌پیوسته خیلی سخت است و من توقع ندارم‌، اگر با این مباحث آشنا نیستید از آن سر در بیاورید‌. به‌هر‌صورت به ساده‌ترین‌شکلِ ممکن بیان کردم‌. از این ساده‌تر نمی‌شود‌.

گاهی یک روح در دو‌جسم زندگی می‌کند یا حتّیٰ بیشتر‌. و این اتفاقِ تقریبا نادر برای هر‌کسی نمی‌افتد‌. و اِرادی هم نیست‌.

تسخیر هم نیست‌. تسخیر یک کارِ شَنیع و شیطانی است‌. این در دو‌جسم‌بودنِ هم‌زمان گاهی به علتِّ خاصی اتفاق می‌افتد که بنا‌بر تشخیصِ مسئولانِ روحیِ فرد انجام می‌شود‌.

در این دو زندگیِ هم‌زمان ازدواج نکرد‌.

در جسمِ نا‌زیبا عاشق شد‌. اما کسی به او محل نمی‌داد‌! او را آدم هم حساب نمی‌کردند‌.

در جسمِ زیبا‌تر هم عاشق نشد‌. اما به او خیلی توجه می‌شد که فقط به‌خاطرِ ظاهرِ زیبایش بود‌. و او به‌خاطرِ رنجی‌که در جسمِ اولی می‌بُرد‌، خیلی خسته بود‌.

 

 

 

 

 


در حدودِ ۴‌هزار‌سالِ پیش‌. مصر‌.

ایلان ماسک‌: مَرد‌. ثروت‌مند‌. مجرد‌. عمرِ حدودِ ۲۷‌سال‌. آبکاریِ فلزات و ساختِ فلزات برای جنگ و مبارزه و ساختمان‌ها و‌... .

او معتقد بود که هر‌زن و مَردی باید مبارزه بلد باشد و یا حدِّ‌اقل اَدواتِ مبارزه و حفاظتی را داشته باشد‌. و از خودش مواظبت کند‌.

چهره‌ای نا‌زیبا‌. قد‌بلند‌. جذاب‌. بدونِ بچه‌. کسی به او محل نمی‌داد‌. اما از وقتی که در شهر پیچید که او ثروت‌مند است‌، دختران و زنانِ زیادی به او توجه کردند‌. یک زنِ متأهل‌؛ از زنانِ شکارچیِ جامعه‌، به او پیشنهادِ دوستی و پیشنهادِ رابطهٔ جنسی داد‌. او نپذیرفت‌. آن‌زنِ آفرودیتی در یک مهمانی او را در اتاقی زندانی کرد‌. و چهل‌روز به او خوراکِ فاسد داد تا بمیرد‌. و مُرد‌! کسی از این قضیه خبر‌دار نشد‌.

زنانِ آفرودیتی بسیار برای او نا‌سالم و خطرناک هستند‌.

 

 

 

زنانِ آفرودیتی و ویژگی‌های آفرودیت به‌خودیِ خود بد نیستند‌.

اما برای هر‌مَردی مناسب نیستند‌. هیچ‌زنی برای هر‌مَردی مناسب نیست‌. همان‌طور که هیچ‌‌مَردی برای هر‌زنی مناسب نیست‌. یعنی بهتر است با کسی که مناسب‌تر است در رابطه باشید نه هر‌کسی‌.

رفتار‌هایی از قبیلِ شکار‌چی‌گری‌، هوس‌بازی‌، نمایش‌گری‌، دزدیدنِ یارِ دیگران‌، تجاوز‌گری‌، لوندیِ بی‌جا‌، تنوع‌طلبیِ بی‌جا‌، خود‌شیفتگی‌، رفتار‌های هیستریونیک و‌... بسیار خطرناک است‌.

در‌کُلّ هر‌جا شکار‌چی دیدید‌، فرار کنید‌. چه زن‌، چه مَرد‌.

شخصیتِ سالم‌، شکار‌چی نیست‌.

آفرودیتِ درونِ هر‌زن و هر‌مَردی باید بیدار و فعال باشد‌.

و سرکوبِ هیچ‌بخشی جایز نیست‌.

آفرودیت می‌تواند به ما زیبایی‌، زنانگی‌، طراوت‌، زیبایی‌شناسی‌، سلیقه‌، لذت‌بُردن‌، لذت‌سازی‌، طبیعت‌دوستی‌، هم‌نوع‌دوستی‌، خود‌مراقبتی و‌... بدهد‌.

اما آفرودیتِ خام‌، یا غُلُو‌شده و هر کُهن‌اُلگوی خام و غُلُو‌شده‌ای می‌تواند فاجعه و خرابی و مشکل به‌بار بیاورد‌.

تعادل‌!

 

 

 


حدودِ هزار سالِ پیش‌. شیلی‌.

ایلان ماسک‌: زن‌. متأهل‌. دارای ۵‌بچه‌. خانه‌دار‌. وضعِ مالیِ متوسط می‌بینم‌. چِهره‌ای معمولی‌. کُتک‌خوردن از همسری بد‌دهان و زشت‌رفتار‌. هر‌شب گریه می‌کرد‌. بچه‌ها را به‌خوبی و به‌تنهایی بزرگ کرد‌. همسر به یکی از بچه‌ها تجاوز می‌کرد‌. که ایلان ماسک (‌که آن‌موقع در کالبد زنانه بود‌) وقتی این قضیه را فهمید‌، همسرش را مَست کرد‌. بچه‌ها را برداشت و از آن‌جا فرار کرد‌. و به سختی به شهری‌دیگر رفتند‌. ۲۹‌سال داشت‌.

عمرِ حدودِ ۴۳‌سال‌. از گریهٔ شدید‌، و غم کالبدش را ترک کرد‌.

ایلان ماسک‌، به تجاوز به بچه‌ها بسیار حساس است‌. و تروما‌هایی که از زندگی‌های قبلی دارد را به‌خوبی حسّ می‌کند‌.

بچه‌های زندگیِ کُنونیِ ایلان ماسک‌، همان بچه‌های آن‌زندگی هستند‌.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شگفت‌زده شدم و انتظارِ این قلبِ گرم را از ایلان ماسک نداشتم‌!

من نمی‌دانم که او به ما ایرانی‌ها (‌روح‌هایی که در این زندگی در کالبدِ ایرانی هستند‌) کمک می‌کند یا نه‌. اما سیرِ روحیِ او به سمت‌و‌سوی خوبی می‌رود‌.

کاش زود‌تر راجع‌به او می‌نوشتم و هاله و پرونده‌های روحی‌اش را لمس می‌کردم‌. دستان و قلبِ من هنوز از لمسِ او و انرژی‌ها و دیدنِ گرمای قلبِ او گرم است‌. و مَشعوف هستم‌.

خداوند برکت دهاد‌.

:)

 

 


پا‌نوشت‌: با این‌همه ایلان ماسک فرشته و فرشته‌وار نیست‌. لطفا از کسی بُت نسازیم‌.

تنها خودِ اوست که می‌تواند تصمیم بگیرد که کدام راه را انتخاب کند یا کدام راه را برود‌.

ما در هر‌لحظه از زندگی صاحب‌اختیار هستیم‌. ما همیشه در بد‌ترین وضعیت هم حدودِ ۵۰‌درصد اختیار داریم‌. و مسئولیتِ انتخاب‌مان ۱۰۰‌درصد با خودِ ما‌ست‌. و نمی‌توانیم کسی را مسئولِ انتخاب‌هایمان بدانیم‌.

 

پا‌نوشت‌: ایلان ماسک‌، فراماسونِری Freemasonry و دست‌های پشتِ پرده و ایلّومیناتی Illuminati نیست‌.

شما به دیدنِ تئوری‌های توطئهٔ اینستا‌گرام و یوتیوب و‌... بپردازید‌، ما هم به کارِ خودمان‌.

 

 

 

 

پا‌نوشت‌: احتیاجی نیست که بعد از خواندنِ این مطلب‌، خود‌تان را پاک‌سازی کنید‌. مُختار هستید‌.

مثلِ پویِش‌های قبلی کثافاتِ ماندگار نداشت‌.

من بعد از پویِشِ (‌اِسکن‌) ز‌.‌س حالِ بسیار بدی را تجربه کردم‌. بعد از خواندنِ پویشِ قبلی هم خیلی‌ها از من بد‌گویی کردند‌، که البته برای من مهم نیست‌. برخی شلاق‌نخورده بَرده هستند‌. و کاری نمی‌شود کرد‌.

برخی هم حرف‌های عجیب‌غریب می‌زنند به من‌.

این هم می‌شود مثلِ سالِ ۱۳۹۸ و اتفاقاتِ آن که از قبل چیز‌هایی را گفتم‌. در زمانِ وقوعِ اتفاق‌ها هم چیز‌هایی گفتم‌. بار‌ها مسخره‌ام کردند‌. به من توهین کردند‌. بعد هم مجبور شدند حرف و بد‌گویی و قضاوت‌هایشان را پس بگیرند‌. اما من وقت نداشتم که ضایع‌شدنِ آن‌ها را جُبران کنم یا قضاوت‌شان کنم‌. به‌هر‌صورت ماه پشتِ ابر نمی‌مانَد‌.

این هم مثلِ همان‌وقت و بار‌های دیگر و پُست‌های دیگر‌.

 

 

این پویِشِ جدید‌، حالِ مرا ساخت‌.

<3

حالِ خوشِ نشئگی بعد از دیدنِ لطافت‌هایی غیر‌منتظره‌...

 

 

 

 

 

 

#رقصِـآگاهی #رقصآگاهی

#RaghseAgahi #Raghse_Agahi

#آگاهی

#Conciousness

#تناسخـدرمانیـباـرقصـآگاهی

#هاله

#Aura #Ora

#ایلانماسک #ایلانـماسک

#ElonMusk

#تناسخ #تناسخـدرمانی

#Reincarnation #ReBirth #ReincarnatinTherapy

#PastLives #PastLive